ما در چند مقاله به طور خلاصه در مورد اروپا، اتحادیه اروپا، پارلمان اروپا، کمیسیون اروپا صحبت کرده ایم و در این مقاله علاوه بر انتقاد، به شما می گوییم که ما در درون خودمان یک اروپای جدید، واقعی ایجاد می کنیم. یک، درست، کامل، موازی و جایگزین، برای موجود.

اما اول، مثل همیشه، یک مقدمه.

برای برخی افراد سطحی نگر، با خواندن آنچه در مورد اروپا می نویسیم، طبیعی است که بگوییم: DirectDemocracyS، این علیه اروپا است. از شما می پرسیم: آیا واقعاً معتقدید که ما با چیزی مخالفیم یا با کسی؟ یا نمیتونی بخونی یا نمیفهمی چی میخونی. ما هرگز با هیچ چیز یا با کسی مخالف نیستیم. با این حال، اگر نظرمان را بگوییم، انتقاد کنیم یا به چیزهایی اشاره کنیم که اشتباه است، کسی را آزار می‌دهد یا می‌تواند برنامه‌های دیگری را خراب کند، به هر حال به انجام آن ادامه می‌دهیم و ایده‌ها و راه‌حل‌هایمان را پیشنهاد می‌کنیم.

اروپا نمی تواند وجود داشته باشد، اگر برخی کشورها را کنار بگذارد، و بالاتر از همه، اگر اروپای مردمان، همه مردمان نباشد.

اروپای کنونی (این اروپای کاذب که خود را متحد اعلام می‌کند)، برای مدت طولانی بسیاری از کشورها و کل مردم را به دلایلی، اغلب واهی، که بی‌معنی است، کنار گذاشته است، و هنوز هم از آن محروم است. اما درباره نفاق سیاست، در همه سطوح، قبلاً مقالاتی را انجام داده‌ایم و مقالات اختصاصی نیز خواهیم داشت. همچنین برای اینکه بفهمید، تمام دروغ هایی که به ما می گویند، منصفانه، آزاد، دموکراتیک به نظر می رسند و به چیزهایی که نیستند، احساس عادی بودن می دهند.

اما قبل از شروع، فهرست "پلثه"، یک مقدمه جدید، در فرض.

یک نیروی سیاسی، اعم از بزرگ یا کوچک، در هر سطحی باید معتبر باشد و الگوی خوبی برای همه باشد. در طول تاریخ، تمام سیاست های قدیمی تمام «ارزش» و تمام اعتبار خود را نشان داده است.

دایرکت دموکراسی برای اینکه بتواند به تمامی نیروهای سیاسی «درس» بدهد، باید معتبر باشد. امروز، 18 فوریه 2023، ما یک نیروی سیاسی کوچک هستیم که دائماً در حال رشد، اما نه چندان تأثیرگذار و هنوز تعیین کننده در همه کشورها نیستیم. ما خیلی سریع رشد می کنیم، به لطف ایده های درخشانمان. بدیهی است که ما عجله نداریم، باید به شکلی کنترل شده رشد کنیم تا مرتکب اشتباه نشویم. بنابراین ما به صراحت به شما می گوییم، اگر مطمئن نبودیم که متفاوت و بهتر از کسانی هستیم که انتقاد می کنیم، نمی توانستیم انتقاد کنیم. هر کسی که مقالات ما را می خواند به خوبی می داند که ما هستیم. زیرا در حال حاضر و همچنین در آینده، ما مرتکب اشتباهات و بی عدالتی های بزرگی که احزاب سیاسی و نمایندگان سیاسی سیاست قدیم انجام دادند، نخواهیم بود.

ما از صفر شروع کردیم، خودمان را به خاطر رفتار سایر نیروهای سیاسی و سایر نمایندگان سیاسی درون آنها سرزنش نمی کنیم. ما حق داریم که خود را مقصر بدانیم، زیرا نوآوری خود را زودتر ایجاد نکردیم و به سیاست قدیمی اجازه بدرفتاری دادیم. پس لطفاً به ما پیام نفرستید، جایی که به ما می گویید: وقتی این اتفاق افتاد کجا بودید، همه چیزهایی که اتفاق افتاد.

قبلا وجود نداشتیم، نمی توانستیم با کارهای کوچکی که انجام می شد مخالفت کنیم.

ما فقط می توانیم به شما تضمین دهیم که اشتباهات مشابهی را مرتکب نخواهیم شد و افراد بدی در درون خود نخواهیم داشت و اگر به طور اتفاقی موفق شدند به ما بپیوندند، به شما تضمین می دهیم که نمی توانند کار اشتباهی انجام دهند. ما همه چیز را پیش‌بینی کرده‌ایم و همه امکانات را داریم تا برابری و شایسته‌سالاری را عملی کنیم.

برای جلوگیری از ایجاد تاثیر بد، از آنجایی که ما را نمی شناسید و "توپ بلورین" ندارید، درباره ما پیش بینی نکنید، از ناتوانی خود در ارزیابی پتانسیل ما ناامید خواهید شد. ما هرگز شبیه سیاست قدیمی و یا گروه‌های «دموکراتیک و آزاد» نخواهیم بود که سعی می‌کنند از ما تقلید کنند و به برخی افراد باور کنند که می‌توانند با ما و کسانی که کار ما را انجام می‌دهند، برابر یا بهتر از ما باشند. همانطور که ما انجام می دهیم، برای مدت طولانی. با گذشت زمان، آنها فقط می توانند به نتیجه گیری های ما برسند، نمی توانند امیدوار باشند که به ما برسند، یا در هیچ چیزی از ما پیشی بگیرند، ما همیشه سال ها از آنها جلوتر خواهیم بود . ما از کسانی که از ما تقلید می کنند نمی ترسیم و متنفر نیستیم، ما به سادگی برای آنها ترحم می کنیم و از شکست آنها مطمئن هستیم.

ما هرگز دروغ نگفته‌ایم، دزدی نکرده‌ایم، وعده‌ای نداده‌ایم، بدون وفای به هر قولی. هر چه نوشته ایم، از ثانیه اول زندگی تا امروز، به آن احترام گذاشته ایم و سوگند یاد کرده ایم که تا ابد خواهیم نوشت. ما یک نیروی سیاسی نیستیم که مانند یک دنباله دار از فلک بگذریم و سپس ناپدید شویم. در لوگوی ما که نشان دهنده کهکشان راه شیری است (کهکشانی که خود را در آن می یابیم)، ستاره های زیادی وجود دارد، همین: ما خواهیم ماند و کار عالی انجام خواهیم داد تا آخرین ستاره ما خاموش شود. کهکشان به لطف قوانین و روش ما، هرگز نخواهیم توانست به همه وعده ها و انتظارات همه رای دهندگان خود خیانت کنیم. ما آن را هزاران بار تکرار کرده ایم: ما همه فعالیت های خود را بر اساس منطق، عقل سلیم و احترام متقابل برای همه مردم استوار می کنیم. بنابراین، ما هرگز نمی‌توانیم مشابه، یا سازگار باشیم، بلکه تنها متفاوت، جایگزین و بهتر از سیاست قدیمی هستیم.

اشتباهات اروپا

عجیب به نظر می رسد، اما استفاده از نام کاملاً اشتباه است (از نظر اخلاقی و جغرافیایی)، آنها باید بلافاصله نام خود را به: اروپای جزئی (درست و معتبر) تغییر دهند. و ما این را به شوخی نمی گوییم، این یک تحریک نیست، بلکه یک درخواست رسمی واقعی و درست است.

تا زمانی که هر کشور و هر مردم اروپا، از شبه جزیره ایبری تا کوه های اورال (اما برای راحتی، تا آنجا پیش می رویم که کل فدراسیون روسیه، از جمله سیبری) را شامل می شود. اروپا، باید از نام اروپا، قبل یا بعد از کلمه (بسته به زبان) "جزئی" استفاده کند. وگرنه دروغ می گویند چون می دانند دروغ می گویند. چطوری میگی؟ آه، شما به آن عادت کرده اید، آنها هزاران سال است که شما را مسخره می کنند، و این کار را ادامه خواهند داد، تا زمان DirectDemocracyS برسد. با این حال، آنها باید این نجابت را داشته باشند که در مورد همه چیز به شما دروغ نگویند.

اگر کسی معتقد است که ما در مورد نام درست می گوییم، به خواندن این مقاله ما ادامه دهید، اگر در عوض معتقدید که ما اشتباه می کنیم، اینجا خداحافظی می کنیم، وقت گرانبهای خود را تلف نکنید، به خواندن ادامه دهید. اگر ادامه دهید، مثل همیشه مجبور خواهید شد با ما موافقت کنید.

پس اگر آنها در مورد نام به ما دروغ می گویند، آنها در مورد چه چیز دیگری دروغ می گویند؟ در مورد همه چیز، آنها یک حقیقت را به شما نمی گویند، و هرگز به طور کامل، آنها می خواهند منصف، دموکراتیک و آزاد به نظر برسند، اما نقطه شروع اشتباهی دارند.

همه ما اروپای متحد را بر اساس آنچه متولد شد می شناسیم: در مورد تجارت، اقتصاد، قرار نیست کل داستان را بنویسیم، بلکه فقط چند خط را بنویسیم تا بفهمیم در مورد چه چیزی صحبت می کنیم.

اتحادیه اروپا که به اختصار اتحادیه اروپا نامیده می شود، یک اتحادیه "سیاسی" و اقتصادی با ماهیت فراملی است که در حال حاضر شامل 27 کشور عضو است.

به عنوان جامعه اقتصادی اروپا متولد شد، با معاهده رم در 25 مارس 1957، در جریان یک فرآیند طولانی ادغام، با الحاق کشورهای عضو جدید، و امضای معاهدات اصلاحی متعدد، از جمله معاهده ماستریخت 1992، ساختار فعلی را با معاهده لیسبون در سال 2007 به عهده گرفت.

اروپای جزئی، آن را جامعه اقتصادی اروپا می نامیدند، بنابراین همه ما متوجه شدیم که بر چه چیزی بنا شده است. متوجه نشدی؟ این بر اساس اقتصاد، در امور مالی، بر اساس منافع معدود، کنترل و مدیریت زندگی بسیاری است. ما در مورد چند نفر (کمیسیون اروپا) صحبت می کنیم که زندگی صدها میلیون نفر را مدیریت می کنند، بدون اینکه بتوانند هیچ گونه مخالف یا کنترلی داشته باشند.

تجهیز یک انجمن اقتصادی به بدنه های سیاسی یک شوخی جدید بود. برای ایجاد یک اتحادیه اروپای واقعی و سیاسی، بنیانگذاران، علاوه بر این که تمامی کشورهای جغرافیایی اروپا را بدون هیچ تبعیضی در بر می گرفتند، قبل از هر چیز باید ایالات متحده اروپا را ایجاد می کردند. اما مراقب باشید، کشورهایی هستند، کمی ثروتمندتر، و بسیار باهوش تر، اما خودخواه، که نمی خواهند به هر قیمتی با کشورهای کمی فقیرتر متحد شوند. بنابراین، آنها پارامترها و قوانینی را ابداع کردند، همه بر اساس منافع اقتصادی، در لباس قوانین عادلانه و دموکراتیک مبتنی بر آزادی. این پارامترها برای عضویت، کشورهای مختلف را مجبور به ایجاد برخی تغییرات عادلانه و قابل قبول و برخی غیرقابل قبول از سنت ها و فرهنگ های خاص کرد. بنابراین، در بسیاری از کشورها، اروپای جزئی از قبل برای بسیاری از ساکنان، حتی قبل از الحاق کشور خود غیر قابل تحمل بود.

اروپای جزئی کنونی، سیاسی، چیزی ندارد. اما هیچ چیز ندارد، حتی منافع اقتصادی، اگر نگوییم برخی از منافع چند قوی، در برابر بسیاری ضعیف. در اروپای متحد، مالیات مشابه، اگر دقیقاً یکسان نباشد، مورد نیاز است. از نظر مالیات، حداقل باید مشابه باشد. ایالات متحده آمریکا یک اتحادیه واقعی از ایالت ها است که در آن مالیات فدرال و مالیات ایالتی با حداقل تفاوت بین ایالت و ایالت وجود دارد. در اروپا، اگر به این اتحاد مالی و اقتصادی واقعی دست یافته بودند، کشورهای ثروتمند و قوی، بلکه کشورهای ساده «هوشمند» نیز نمی توانستند با «فریب قانونی» سرمایه های کلان را به لطف مالیات جذب کنند. این سیستم در برخی کشورها ارزان تر از سایرین است. ما نمی خواهیم زیاد وارد اصطلاحات فنی شویم، آن را با کلمات ساده برای شما توضیح می دهیم. برای بدست آوردن سرمایه، بنابراین پول، از کشورهای با مشکل، یا کشورهای کمتر باهوش، به کشورهای هوشمند، کافی است به شرکت ها مالیات کمتری ارائه شود و هر شرکت بزرگ یا کوچک اداره مالیات خود را در بازار مشترک اروپا نقل مکان کند یا منتقل کند. انتخاب از میان چند "بهشت مالیاتی" در داخل اروپا) در جایی است که بیشترین مزیت ها را به دست می آورد. در هر صورت، هیچ مانعی وجود ندارد و هرکسی «آزاد» است که در جایی که مناسب است حرکت کند. حتی اگر به این ترتیب، کشورهای «ضعیف» حتی ضعیف‌تر شوند (بدون پول زیاد)، و کشورهای قوی حتی قوی‌تر و ثروتمندتر شوند.

در این مرحله، خیلی ها تعجب خواهند کرد که با این همه پول و سرمایه چه می کنند؟ ساده، آنها را به طرق مختلف به کشورهای فقیرتر و کمتر باهوش تر وام می دهند، عمدتاً با خرید اوراق قرضه دولتی، بلکه با انواع وام ها، سوء استفاده از ناتوانی کلی و فساد آسان بسیاری از سیاستمداران، بلکه ترسو، استفاده از ضعف کشورهای کمتر قوی و کمتر حیله گر.

بنابراین، مالیات های مختلف، از کشوری به کشور دیگر، اما لغو فوری گمرکات، بنابراین مالیات های گمرکی، که تنها راه برای کشورهای تولید کننده، یا غنی، از نظر مواد خام، برای کسب چیزی بود، تا به کسانی که سرمایه داشته باشید، برای خرید هر چیزی، سودمند، بدون کسب درآمد، به کشورهایی که مشکل دارند. همچنین در مورد اینکه چگونه اروپا به برخی از کارآفرینان ثروتمند، معمولاً از برخی کشورها، اجازه داده و هنوز هم اجازه می دهد تا با پول اندک، بخش بزرگی از ثروت کشورهای دیگر را صرفاً با سوء استفاده از همدستی و فساد سیاسی خریداری کنند. ما در آینده مقالات طولانی را با شواهد زیادی که تمام حقایقی را که ما در مورد آنها صحبت می کنیم نشان می دهد، انجام خواهیم داد. آن‌ها این کار را هوشمندانه انجام می‌دهند، با قوانینی که پیاده‌سازی آن‌ها دشوار است، و به معنای واقعی کلمه بسیاری از جمعیت‌ها را به زانو در می‌آورند، حتی با کاهش شدید قدرت خرید رده‌های متوسط پایین، اما همچنین ثروتمندترین‌ها.

برخی به ما خواهند گفت، شما درست می گویید، اما به لطف اروپای جزئی، می توانیم بدون پاسپورت، با یک شناسنامه ساده، از کشوری به کشور دیگر سفر کنیم. درست است، اما مطمئن باشید که شهروندان اروپایی با بهره پرداخت می‌کنند، این مزیت، که می‌توان به آن دست یافت، حتی با عدالت مالی و اقتصادی که هیچ ترجیحی نداشت.

بزرگ‌ترین و نابخشودنی‌ترین اشتباه اروپای جعلی این بود که باعث شد برخی کشورها و کل مردم احساس کنند کمتر از دیگران مورد علاقه و احترام قرار می‌گیرند. کشورها و مردمان دسته اول و دیگران از دسته دوم و سوم. این روش، به نفع همه، باید فورا متوقف شود. اما ما به زودی آن را تمام خواهیم کرد.

اروپای جعلی حتی دفاعی ندارد، بنابراین نظامی مشترک است، اما هر کشور هزینه دفاع خود را، چه داخلی و چه خارجی، از طریق ناتو می پردازد. یک اروپای کامل، متحد نظامی، معاهده ناتو را بازنویسی خواهد کرد و توازن نیروها را بین ایالات متحده و اروپا، از نظر نظامی متحد، تغییر خواهد داد. همه ما می دانیم که برخی از مردم همه اینها را نمی خواهند. بدون اتحاد نظامی، اروپای جزئی در سطح نظامی، مالی و اقتصادی ضعیف است و هیچ اهمیتی ندارد، زیرا نمی تواند با حیله گری، هوشمندی و قدرت کشورهایی مانند ایالات متحده، چین و سایر کشورها رقابت کند. کشورها. پلیس، همه متفاوت و ناهماهنگ، سرویس های مخفی، تقسیم شده و عملاً وجود ندارند. همه شما متوجه شده اید که اولین کسی که منافع اروپای جزئی را رعایت نمی کند، خود اروپای جزئی است. و همه اینها برای برخی راحت است و حدس زدن آنها چه کسانی هستند، کسانی که از آن درآمد دارند دشوار نیست.

سیاست خارجی نمی تواند در همه چیز بیشتر از این تقسیم شود. ضعیف و بدون حداقل اعتبار به کشورهای مختلف واگذار شده است که نه ایده مشترکی دارند و نه حتی حداقل استراتژی مشترک.

اروپای کاذب و جزئی هیچ چیز مشترکی ندارد، نه عدالت مشترک، نه قوانین مشترک، بلکه در بسیاری موارد تحمیلی است، همیشه با منافع مالی و اقتصادی، که آنها، بوروکرات های اروپایی، آن را با مقررات اروپایی که خود می نویسند، توجیه می کنند. هر رفتار آنها را توجیه کند. در واقع، آنها باهوش هستند، آنها مطمئن شده اند که تصمیمات اروپایی اهمیت فزاینده ای دارند و می توانند تصمیمات کشورها را نادیده بگیرند. نه وحدت، بلکه حتی حاکمیت کشورهای مختلف که آن را تشکیل می دهند.

پرچم اتحادیه جزئی اروپا به وضوح نشان دهنده توجه و احترامی است که اروپای جزئی برای سایر کشورها قائل است که به مرور زمان با تلاش بسیار و با مصالحه و پارامترها و مذاکرات و تحمیل های باورنکردنی به 12 کشور اول پیوستند. در واقع، برای کشورهای جدید استثمار شده، حتی جای یک ستاره اضافی در پرچم وجود ندارد. ایالات متحده برای هر ایالت، از بزرگ‌ترین تا کوچک‌ترین، از ثروتمندترین تا فقیرترین، ستاره‌ای به همان اندازه و با اهمیت دارد. اگر بنیانگذاران، و جانشینان اغلب نالایق آنها، اروپای جزئی، می خواستند از ایالات متحده تقلید کنند، می توانستند این کار را، حتی با احترام، برای کشورهای مختلف، انجام دهند تا آن را برابر یا حداقل مشابه با آمریکا کنند. . در پرچم ایالات متحده برای 50 ستاره جا دارد و شاید 51 ستاره شوند (اگر دولت جدیدی وارد شود)، در اروپای قدیمی "متمدن" 27 ستاره مناسب نیست، 12 ستاره کافی است. دیگران: خوش آمدید، اما در اینجا، منافع شما به حساب نمی آید، ما 12 کشور داریم که برای یک چیز مهم هستند، که مسئول هستند، شما متفاوت هستید، شما فقط "بالاست" هستید و ارزشی ندارید. آنها آنقدر خودخواه و حریص هستند که نمی خواهند برای چندین بار تغییر پرچم و نمادهای خود (از جمله پول) هزینه کنند (بسته به کشورهای جدیدی که به آن ملحق می شوند). کافی بود که از همان ابتدا همه کشورها و مردم اروپا را در بر می گرفت و به همه آنها یکسان احترام می گذاشت و به هر کشوری ستاره خاص خود را «دادن» می کرد. اگر به اندازه کافی ندارید، برخی از مواردی را که در لوگوی ما نشان داده شده است به شما قرض می دهیم. ما برای هر یک از کاربرانمان که به ما می‌پیوندند یک ستاره داریم، شما برای هر کشوری یک ستاره ندارید. این یکی از تفاوت های ما با بقیه سیاست است.

انتقادات، همه درست، مستند و بی عیب و نقص، می تواند ادامه یابد، و شاید در آینده با جزئیات دیگری که بسیاری از آن ها می دانند، ادامه داشته باشیم.

قبل از اینکه راه حل های خود را به شما ارائه دهیم، آنها را زمانی که همه مردم اروپا اکثریت را به ما دادند، در همه کشورها عملی خواهیم کرد، می خواهیم از شما سؤالی بپرسیم.

اگر همه کشورهای اروپایی، همه با هم، در اتحادیه کامل اروپا (از جمله ترکیه و روسیه) یا ایالات متحده اروپا (آنها را هر طور که دوست دارید صدا کنید)، با یک اقتصاد، مالی، مالیات، نیروهای مسلح، پلیس پذیرفته شده بودند. ، سیاست های داخلی (به ویژه در مورد مهاجران)، سیاست های خارجی، و با وجود نهادهای سیاسی معتبر و متحد، آیا در یوگسلاوی سابق جنگ می شد؟ و جنگ بین یونانی ها و ترک ها در قبرس؟ در مورد تهاجم فعلی روسیه به اوکراین چطور؟ بدیهی است که جنگ، مرگ، خشونت، ویرانی و این همه رنج وجود نداشت. اما پس از آن، چه کسی سلاح ها را می خرید و استفاده می کرد؟ چه کسی از بازسازی کشورهای مختلف ویران شده سود می برد؟ به هر حال مرده ها، اگر اقوامشان دفنشان کنند، خرجی ندارند، بوروکرات ها و «مردان» پول و قدرت، بر درد مردم.

در این مرحله، بسیاری به ما خواهند گفت: بسیاری از کشورها برای کنار هم بودن با سایر کشورها مناسب نیستند. در واقع، سیاست‌های برخی کشورها، سنت‌ها، فرهنگ‌هایشان، با ظلم و دروغ این اروپای جزئی سازگار نیست، که اگر در آن با تحمیل‌های عده‌ی معدودی سازگار شوید، زندگی می‌کنید یا بهتر بگوییم زنده می‌مانید، اگر تلاش کنید. سرت را بلند کنند، آن را می برند. فقط به نحوه رفتار آنها با یونان و برخی از حاکمان کشورهای دیگر نگاه کنید که خیلی مایل به تعظیم نیستند. به راه انداختن یک کمپین رسانه ای یا قضایی برای انجام "کودتاهای جزئی" نرم و تقریباً نامحسوس (که بر هر کسی که تسلیم بوروکرات های بروکسل نیست تأثیر می گذارد) دشوار نیست . آنها تلاش کردند، حتی با بریتانیا، که به موقع و ناتوان از تحمل آن بیرون آمد، تحمیل های مستمری را انجام دهند، بدون اینکه تقریباً چیزی در ازای آن دریافت کنند. با این حال، ما مطمئن هستیم که اروپای جزئی خوب بریتانیا را از نظر مالی خفه خواهد کرد و کمپینی را در مطبوعات و رسانه ها سازماندهی می کند تا "گوسفند گمشده را به آغوش بازگرداند". موفق می شوند یا نه، به زودی خواهیم دید.

در این مرحله، برخی از خود می پرسند: اما چه کسی این فعالیت را سازماندهی می کند، که اگر آن طور که ما توصیف می کنیم، مانند یک "انجمن مجرمانه" واقعی بود؟

فقط کمی به عقب در تاریخ، به 2 "شخصیت" آخر نگاه کنید که سعی کردند اروپا را به زور فتح و متحد کنند. یکی در کورس به دنیا آمد، و دیگری در اتریش، یکی به عنوان امپراتور فرانسه تاجگذاری کرد، دیگری به عنوان صدراعظم آلمان انتخاب شد و رژیم جنایتکار خود را بر اساس نفرت بنا کرد. آنها هر دو تلاش کردند و نتایج بدی به همراه داشت، نه تنها برای آنها، بلکه برای کل جهان. بیایید واضح بگوییم، ما کاربران فرانسوی و آلمانی خود را دقیقاً مانند دیگران دوست داریم و به آنها احترام می گذاریم. اما می‌توانیم مثال‌های زیادی برای شما بیاوریم که در آن برخی کشورها تا همین اواخر مجبور بودند قبوض انرژی و گاز را با قیمت‌های هنگفت بپردازند، در حالی که فرانسه انرژی هسته‌ای را با قیمت‌های مطلوب آلمان تامین می‌کرد و آلمان به فرانسه اجازه خرید داد. گاز با قیمت مناسب کمک به یکدیگر بین کشورهای دوست کاملاً درست است و هرکس به نفع خود عمل می کند، ما قضاوت نمی کنیم، اما از خود می پرسیم که آیا در این اروپای دروغین به همه کشورها احترام گذاشته می شود و به همین شکل به آنها کمک می شود؟ اگر پاسخ منفی است، مشکلی وجود دارد، زیرا اینها قوانین نیستند.

بدیهی است که هر کسی برنده می شود، همه احترام ما را دارد و هر کسی که بازنده است، همبستگی ما را دارد. اما اگر حتی یک چیز بود که ما می نویسیم که به طرز غم انگیزی درست نبود، دروغگو خواهیم بود.

خوشبختانه ما به اندازه کافی بزرگ و آزاردهنده نیستیم، اما لحظه ای فرا می رسد که در آن کمی مسائل را روشن می کنیم و تمام حقیقت برای همه آشکار و درک می شود و افراد زیادی وجود خواهند داشت که آنها باید عذرخواهی کند، شاید محاکمه شود، و شاید برخی محکومیت ها. صبر کنید، در حال حاضر رسوایی های فساد زیادی وجود دارد، جایی که ظاهراً نمایندگان پارلمان اروپا خود را به کشورهای خارجی فروختند و کیسه هایی پر از پول نقد داشتند. یک مثال خوب، برای کسانی که اعتماد دارند، می خواهند بپیوندند و ارسال کنند. با این حال، آنها ادعای جدیت حداکثری را دارند و فساد را در کشورهای جدید تحمل نمی کنند (و کاملاً درست است) در حالی که خودشان طبق تحقیقات و اتهامات و دستگیری بسیاری از آنها فاسد هستند. ناگفته نماند اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا ، که تمام مبالغ خرید واکسن علیه کووید 19 را مخفی نگه می دارد. اروپای جزئی که خود را شفاف اعلام می کند، چیزهای زیادی را پنهان می کند که همه ما را تحت تأثیر قرار می دهد. نمونه خوب دیگری از شفافیت، مبهم. ما تقریباً مطمئن هستیم که بسیاری از رسوایی های دیگر و چیزهای نامشخص ظاهر خواهند شد و فقط نوک کوه یخ خواهند بود. یک نفر، شاید خیلی ها، باید عذرخواهی کنند، نه از ما، بلکه از خانواده ها و دوستان کشته شدگان، مجروحان، تجاوز شدگان، رنج ها، به دلیل جنگ هایی که می شد از آنها اجتناب کرد و واحد اروپایی واقعی را ایجاد کرد.

راه حل های ما

سرانجام اروپای واقعی، کامل و متحد را ایجاد کنید. اروپای کشورها، و مردمان، همه کشورها و همه مردم. اروپایی که در آن هر شهروندی، هم از نظر حقوق و تکالیف، هم از نظر ارزش و احترام، هم برای افراد و هم برای کشورها و مردم خود با دیگری برابر است.

که در آن هر کشوری ستاره خاص خود را دارد، منزلت مورد احترام خود را دارد، که در آن قوانین عادلانه و برابر برای همه وجود دارد. که در آن مالیات تقریباً برابر است، که در آن اقتصاد و امور مالی نیز نیازهای کشورهای درگیر را در نظر می گیرند.

اروپا با یک اتحادیه واقعی نظامی و دفاعی که می تواند در خدمت منافع همه مردم باشد، بدون اینکه هرگز تسلیم شود، اما هرگز بخواهد کشورهای دیگر را تسلیم کند.

اروپا با سیاستی متحد، صادق و شایسته که در خدمت منافع شهروندان باشد و نه فقط منافع اقتصادی و مالی.

اروپا با عدالت، مطیع مردم و نه قدرت های مالی، اقتصادی و سیاسی.

اروپای همبستگی، که می‌داند چگونه به کل جمعیت خود و همه مردم، به همان شیوه، بدون ترجیحات، کمک کند، و همیشه از مردم و مشاغلی که بیشترین مشکل را دارند شروع می‌کند.

اروپا با یک سیاست داخلی مبتنی بر همبستگی، با یک سیاست معتبر و منصفانه در مورد مهاجران مبتنی بر همبستگی و احترام متقابل برای همه.

یک سیاست خارجی متحد اروپا که در آن از هر کسی که به نمایندگی از اروپا در جهان صحبت می کند مورد قدردانی، احترام و ترس قرار می گیرد، مانند کسی که از طرف ایالات متحده، چین و سایر کشورها صحبت می کند.

یک سیاست اقتصادی مبتنی بر احترام و همبستگی که در آن مالیات های یکسانی وجود دارد و «بهشت مالیاتی» داخلی وجود ندارد. همچنین برای از بین بردن بهشت های مالیاتی خارجی مبارزه کنید تا همه مالیات ها را دقیقاً به همان اندازه و در کشورهایی که سود حاصل می شود پرداخت کنند.

و بسیاری از ایده های نوآورانه و درست دیگر که امکان توسعه را از همه دیدگاه ها فراهم می کند.

فکر کردی می توانی کنار بروی و بگوییم ما با اروپا مخالفیم؟ اگر همه چیز را خوانده و فهمیده باشید، باید دوباره فکر کنید. به کسانی فکر کنید که فقط قسمت اول را خوانده اند. چه تصورات غلطی کرده اید.

برخلاف کسانی که از اروپا و انتقام قدرت های مالی و اقتصادی می ترسند، ما از هیچکس نمی ترسیم، هیچکس ما را کنترل نمی کند، به استثنای همه اعضای ما. ما، هر حرف و قولی را عملی خواهیم کرد. ما اروپای واحدی را ایجاد خواهیم کرد که می تواند متحد، عادلانه و مورد علاقه همه باشد.

اگر از خود بپرسید، آیا این کار را حتی با پوتین و همچنین با روسیه انجام خواهید داد؟ ما مطمئن هستیم که خود پوتین و مردم روسیه از پیوستن به اروپای مشترک خودداری نخواهند کرد. در صورتی که با آنها مانند سایر سران کشورها، کشورها و مردمان رفتار شود. و ما به شما تضمین می‌دهیم که علیه کسی تبعیض قائل نمی‌شویم، زیرا همه فعالیت‌های خود را بر اساس منطق، عقل سلیم و احترام متقابل برای همه مردم استوار می‌کنیم.

در نهایت این مقاله کوتاه و همچنین برای اینکه بفهمید ما چگونه فکر می کنیم، به اتهاماتی می رسیم که مردمی که خیلی باهوش نیستند، اروپای امروز را ناعادلانه می کنند.

مطالبه برخی رفتارها، منطقی، عقل سلیم و احترام متقابل مانند احترام به اقلیت های قومی، زبانی، فرهنگی، جنسی، مذهبی، نشانه تمدن است.

همانطور که احترام به ویژگی های برخی از غذاها، اما هرگز اجازه داده نمی شود به خصوصیات قلمرو. قوانین سختگیرانه برای محافظت از سلامت همه خوب است، اما بدون از بین بردن سنت های کشورهای مختلف.

در مورد مواد غذایی مبتنی بر حشرات، مانند آرد ملخ معروف و بحث برانگیز، به نظر ما، یک بحث وحشیانه، احمقانه مبتنی بر جهل وجود دارد. اگر برچسب های واضحی روی غذاهای مختلف وجود دارد، به لطف قوانین سختگیرانه اروپایی نیز هست. هیچ کس کسی را مجبور نمی کند که برخلاف میل خود غذا بخورد. در این مورد خاص، ما در DirectDemocracyS معتقدیم که آزادی تصمیم گیری باید فردی باشد. برای ما غذای خوب و بد وجود ندارد و اگر واقعاً مجبوریم، توصیه ای که به همه می کنیم این است که با خبر شوید و سعی کنید بر اساس ترجیحات خود غذاهای عجیب و غریب را هم بچشید. اگر از شما می خواهیم در مورد خط مشی نوآوری ما ذهنی باز داشته باشید، باید در مورد غذا نیز ذهنی باز داشته باشید. حداقل تلاش کردن، ایده گرفتن. البته این یک توصیه است، مانند داشتن یک رژیم غذایی متنوع، بدون حذف مواد ضروری. ما تکرار می کنیم این نصیحت است، مانند توصیه اروپا، که هیچ کس را مجبور به خوردن یا چشیدن چیزهایی نمی کند که دوست ندارد.

در مورد گوشت های مصنوعی یا گوشتی که در آزمایشگاه تولید می شود، بدون قربانی کردن حیوانات، اما با همان مواد مغذی، توصیه ما این است که طعم آنها را بچشید و اگر دوست دارید آنها را به گوشت هایی که حیوانات زیادی در آنها قربانی می شوند ترجیح دهید. اما این بدان معنا نیست که ما دیگر گوشت "سنتی" نمی خوریم، زیرا پروتئین های حیوانی را برای سلامت روانی خوب می دانیم. مانند حشرات، ما توصیه می کنیم، و هیچ کس را مجبور نکنید، ذهنی باز داشته باشد و چیزهایی را که دوست ندارد بخورد.

با این حال توصیه ما این است که بر اساس هیچ بحثی ایجاد نکنید. مجاز کردن استفاده از برخی غذاها به معنای مجبور کردن کسی به خوردن آنها نیست. ناگفته نماند پروانه های موجود در آرد و کاترپیلارهای زیبایی که این پروانه های زیبا از آنها متولد می شوند که همیشه در آرد، غلات، ماکارونی و بسیاری از محصولاتی که بدون نگرانی خورده ایم وجود داشته است. به عنوان یک آزمایش، سعی کنید روی این کاترپیلارهای بی ضرر زوم کنید. خواهید دید که آنها چندان مطمئن به نظر نمی رسند و هرگز به کسی صدمه نزده اند.

همانطور که در همه انواع سلیقه ها، سلیقه موسیقی، جنسی، هنری و حتی غذایی مطرح نیست. هرکسی آزاد است و باید باشد که فقط آنچه را که باور دارد بخورد و فقط آنچه را که ترجیح می دهد بخورد. برای ما هیچ سلیقه ای بهتر از دیگران نیست، همانطور که هیچ آدمی بهتر از دیگران وجود ندارد. افراد فقط به دو دسته خوب یا بد تقسیم می شوند. اولی می تواند به ما بپیوندد و با ما برای تغییر و بهبود جهان همکاری کند. دومی ها، بدها، فقط در صورت تغییر و بهبود می توانند به ما بپیوندند، در غیر این صورت شانسی برای همکاری با ما نخواهند داشت.

اروپای جزئی، در برخی موارد، در سختگیری مالی نیز درست عمل کرده است. انتظار از همه افراد برای مرتب کردن حساب‌هایشان یک تعهد در قبال کسانی است که به پارامترهای خاصی احترام می‌گذارند. اشتباهات، افراط و تفریط، و بالاتر از همه ترجیحات است.

عجیب است، درست است، ما نیز در پایان، در چند مورد، به خوبی از آن صحبت کردیم. چه کسی می داند چند نفر همه چیز را خوانده اند و به پایان مقاله ما رسیده اند. هر کس این کار را انجام دهد، بخش کوچک دیگری از سیاست ما را درک کرده است.

ما همان روشی را که برای اروپا استفاده کردیم در سرتاسر جهان اعمال می کنیم.

یافتن همه مشکلات و یافتن بهترین راه حل ها، کار سیاست است. صرف بحث و جدل و گفتن اینکه همه چیز بد پیش می‌رود، بدون ارائه گزینه‌های مناسب، فقط اتلاف وقت است، و با وجود مقاله‌های زیاد و اغلب بسیار طولانی‌مان، ما دوست نداریم وقت را تلف کنیم. اگر چیزی را به تفصیل توضیح دهیم، همیشه بهترین نیت را داریم و هرگز کاری را بدون دلیل انجام نمی دهیم که برای همه مفید باشد.