Accessibility Tools

    Translate

    Breadcrumbs is yous position

    Blog

    DirectDemocracyS Blog yours projects in every sense!
    Font size: +
    32 minutes reading time (6466 words)

    صلح با تسلیم PWS

    به چه دلایلی حاضریم بجنگیم و خطر مرگ را داشته باشیم؟

    البته، همه، به استثنای معدود افراد بیمار، برای دفاع از افرادی که دوستشان داریم می جنگیم و جان خود را می دهیم. دلیل دیگر می تواند دفاع از خانه و اموالمان باشد که به قیمت تمام شده، تلاش و زحمت است. آخرین، اما شاید کمتر شناخته شده توسط برخی ترسوها، مبارزه برای آزادی ما، بستگان، دوستان، آشنایان و هموطنانمان و برای حاکمیت کشور خودمان است. کسانی که در ارتش بوده اند می دانند که سوگند یاد می کنند از کشور خود، پرچم خود، حاکمیت و آزادی مردم خود دفاع کنند. حتی مبارزه برای آزادی، علاوه بر وظیفه اخلاقی و مدنی، بسیاری را از قانون شکنی باز می دارد تا به زندان نیفتند و در نتیجه از آزادی خود محروم شوند.

    ما قبلاً در برخی مقالات، تهاجم غم انگیز و خشونت آمیز روسیه در اوکراین را تحلیل کرده ایم.

    موضع ما و هر کس با هر عقل سلیمی این است که هر اقدام خشونت آمیزی، توسط هر کسی، همیشه محکوم است.

    در مقاله قبلی در مورد اینکه چه کسی از این درگیری نظامی سود می برد و چه کسی ضرر می کند صحبت کردیم و گفتیم که به گفته خود ما و کارشناسان ما گروه های مختلف متخصص با توجه به اسناد و اطلاعاتی که ما داریم. دارند، هستند، و افرادی خواهند بود که سلاح تولید می کنند یا به بازار عرضه می کنند که در حال ثروتمند شدن هستند و همچنین در آینده نیز ثروتمند خواهند شد. افراد بد، مهم نیست که ثروتشان افزایش یابد، با مرگ و میر، جراحات، تجاوز جنسی، گورهای دسته جمعی، پناهندگی، درد و ایجاد ترس بسیار در مردم. این اعمال ناپسند نتیجه حرص و طمع و خودخواهی و دل سنگی برخی افراد بسیار قدرتمند و بی وجدان است. همین امر در مورد کسانی که مجبور به بازسازی یک کشور ویران شده هستند صدق می کند، بنابراین مهندسان، معماران، شرکت های تولید کننده مصالح ساختمانی، شرکت های ساختمانی و صاحبان مربوطه آنها. زیرا با اقدامات نظامی، جنگ، تروریسم، حتی بسیاری از مردم، که برایشان مهم نیست که ثروتمندتر شوند، به دست می‌آورند، بسیاری از مردم بی‌گناه کشته، زخمی، تجاوز جنسی، ترسیده، و مجبور به فرار از خشونت شده‌اند، و نفس تازه‌ای به راه می‌اندازند. نفرت و جستجوی انتقام.

    ما توضیح دادیم که چگونه از جنگ جلوگیری نشد (و امکان انجام آن وجود داشت) با نگرش هایی که بسیاری از رهبران، از کشورهای مختلف، روزی باید برای ما توضیح دهند. کافی بود از دیپلماسی استفاده کنیم تا از همه بدی هایی که در طول تاریخ بشر می بینیم و می شناسیم جلوگیری کنیم. استفاده از منطق، عقل سلیم و احترام متقابل همه مردم کافی بود.

    روش معمول، که قبلاً در گذشته استفاده می شد، شامل انتخاب یک کشور، ایجاد تنش، حملات، و اقدامات تروریستی یا چریکی و سپس برخورد دو ابرقدرت در یک میدان "خنثی" برای مصرف سلاح ها است که معمولاً منسوخ شده است. ، برای جبران زرادخانه نظامی خود. ما آن را در سوریه و در بسیاری از کشورها دیده‌ایم، این داستانی است که تکرار می‌شود و هیچ کارشناسی نمی‌تواند اظهارات ما را به چالش بکشد. مقاله قبلی ما برخی را به این باور رساند که ما با آنچه نوشتیم به نوعی می‌خواستیم پوتین رئیس‌جمهور روسیه و مشاورانش را که به خوبی محاسبه نکرده‌اند، عواقب اقدامات غم‌انگیز و تصمیم‌های بدشان را توجیه کنیم. .

    بگذارید همه روشن کنند که موضع ما به نفع کسانی بوده است، هست و خواهد بود و همیشه به نفع کسانی است که از خود دفاع می کنند و هرگز از کسانی که حمله می کنند. و ما بدون شک می گوییم هر که حمله کند، به عنوان جنایتکار مورد قضاوت ما قرار خواهد گرفت. از ما نپرسید زمانی که آمریکا به کشورهای دیگر حمله می کرد کجا بودیم، زیرا وجود نداشتیم یا هنوز علنی نشده بودیم. این مانند مقصر دانستن شهروندان فعلی آلمان برای وقوع جنگ جهانی دوم است که همچنین ناشی از ترس از شورش مردم آلمان، بر گردن یک دیکتاتور خونخوار است. اما در مقاله ای اختصاصی در مورد نازیسم صحبت خواهیم کرد.

    هیچ دلیلی برای مداخلات نظامی وجود ندارد، این جمعیت کشورهای مختلف هستند که باید خود را محترم بشمارند و از منافع خود محافظت کنند، بدون خشونت، اما با توافقات و مذاکرات، که در آن یکی از ارزش های اصلی ما: احترام متقابل همه مردم برای DirectDemocracyS، این فقط جمعیت محلی است، و نه تحریم ها و مداخلات خارجی، برای بی ثبات کردن، و ایجاد کودتا، که باید تصمیم بگیرند که چه کسی باید هر کشور را رهبری کند. ما مطمئن هستیم که فقط پروژه سیاسی ما می تواند صلح، عدالت، دموکراسی اصیل (و نه کاذب و جزئی)، و رفاه کل جمعیت جهان را تضمین کند.

    DirectDemocracyS و همه پروژه‌های مرتبط، همراه با همه کاربرانمان، ما دقیقاً به همین ترتیب همه جمعیت زمین را دوست داریم، بنابراین، هم جمعیت اوکراین و هم جمعیت روسیه. ما هرگز تعمیم نمی دهیم، هرگز کودکان را به خاطر اعمال نادرست پدر، پدربزرگ، پدربزرگ و مادربزرگ یا اجدادشان سرزنش نمی کنیم. ما به فجایع تاریخ نگاه می کنیم و سعی می کنیم از تکرار همه اپیزودهای خشونت آمیز که به آن عادت کرده ایم اجتناب کنیم. تقریباً همه کشورهای جهان، و تقریباً همه جمعیت‌های مختلف، چیزهای زیادی دارند که از آنها شرمنده هستند و چیزهایی برای عذرخواهی از دیگران. داستان پر است و فکر نمی کنیم در این مقاله فهرستی تهیه کنیم. اما در آینده این کار را انجام خواهیم داد.

    بیایید با برخی از داده های تاریخی شروع کنیم، زیرا برخی افراد می پرسند، فقط از کجا به آنها گفته شده است، چه چیزی دوست دارند، و چه کسانی دوست دارند در مورد داستان اظهار نظر کنند، اما از قسمت هایی که باعث می شود آنها را تبدیل به یک داستان کنند، می گذرند، یا پنهان می کنند، و اغلب اجتناب می کنند. نادان و بد نیت.

    تفاهم نامه بوداپست

    یادداشت ضمانت‌های امنیتی در ارتباط با الحاق اوکراین به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، که بیشتر به عنوان یادداشت بوداپست پس از پایتخت مجارستان که در آن امضا شد، شناخته می‌شود، توافقی است که در 5 دسامبر 1994 امضا شد و در 2 ثبت شد. اکتبر 2014، بین روسیه، ایالات متحده، بریتانیا و اوکراین، که این کشور با پایبندی به معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای، پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی اتحاد جماهیر شوروی، از سلاح های هسته ای در اختیار خود صرف نظر کرد.

    اوکراین در ازای تحویل 1900 کلاهک هسته ای به روسیه که طی دو سال آینده با تضمین آمریکا و انگلیس به طور کامل آنها را خنثی کرد، از سایر امضاکنندگان در مورد امنیت، استقلال و امنیت خود اطمینان حاصل کرد. تمامیت ارضی.

    علیرغم محکومیت دولت کیف از نقض یادداشت توسط مسکو از زمان حمله روسیه به کریمه در سال 2014، هیچ همگرایی در ماهیت پیامدهای این نقض وجود ندارد، زیرا نه ایالات متحده به صراحت قول حمایت نامحدود و تضمین مداخله مستقیم را نداده است. آیا انگلستان در نظر گرفت که دلایلی برای casus foederis وجود دارد؟

    تحلیل اول

    اگر اوکراین، قبل از حمله روسیه، 1900 کلاهک هسته ای خود را داشت، هیچ کشوری به خود اجازه نمی داد از مرزهایش عبور کند یا آن را بمباران کند. بنابراین، از این به بعد، هر اتفاقی که افتاده، تقصیر اوکراین نیست، بلکه تقصیر برادران روسی آنها و تا حدی نیز کشورهای غربی ماست.

    اما اگر بخواهیم کمی به عقب برگردیم، در تاریخ رنج‌دیده بین روس‌ها و اوکراینی‌ها، می‌توانیم به چیزهای هوشمندانه برای آنها برسیم، اما برای سایر جمعیت‌هایی که روس‌ها انتخاب کرده‌اند، هزاران نفر و در برخی موارد صدها نفر را اخراج کنند. هزاران شهروند خودشان، از دورافتاده‌ترین مناطق کشور بزرگشان، تا آنها را با اوکراینی‌ها، مولداوی‌ها، لتونی‌ها، لیتوانیایی‌ها، استونیایی‌ها و بسیاری دیگر در تماس قرار دهند. انتخاب های تبعید، که توسط امپراتوری روسیه آغاز شد، با صدها هزار نفر، و سپس رسیدن به میلیون ها نفر (رژیم کمونیستی شوروی)، همه از سرزمین های خود (که در آن در شرایط بد زندگی می کردند) رانده شدند و در نزدیکی مردم ساکن شدند. که عملاً در قلمروهای خود آرام و هژمون بودند و روسها و مدافعان آنها و در مواردی برادران را مردمانی می دانستند. توجه، ما در مورد اخراج های دسته جمعی صحبت می کنیم، و نه مهاجرت های داوطلبانه، طبیعی بخش هایی از جمعیت های خاص، بین یک سرزمین به سرزمین دیگر.

    دلایل تبعیدها برای همه روشن است، اما برخی از افراد که به زودی در مورد آنها صحبت خواهیم کرد، نیاز به توضیحات بیشتری دارند. در همه این مناطق، مناطق تحت محاصره با حضور قوی روسیه مورد نیاز بود که با زور، باج گیری یا با وعده های زندگی بهتر، در کشورهای دیگر اخراج می شدند تا مناطق تنش ایجاد کنند تا به مرور زمان دلایل مختلفی داشته باشند. برای حمله نظامی، و تسخیر کشورهای کوچکتر، کمتر قوی، و به راحتی ضعیف شده، برای سالها، اغلب دهه ها، اقدامات تروریستی، چریک ها، و خشونت توسط کسانی که به آنجا تبعید شده بودند.

    از آنجایی که ذهن‌های ضعیف زیادی در اطراف وجود دارد، ما دوباره آن را برای قدرتمندان زمان تزارها و اشراف (قبل) و برای رهبران کمونیست (پس از انقلاب روسیه و مرحله نهایی به نام انقلاب اکتبر) توضیح می‌دهیم. دلایل لازم برای اخراج مردم و جابجایی جمعیت فقیر تقریباً در تمام کشورشان کافی بود، حتی بسیار اندک، سطح زندگی آنها را که قبلاً زیر آستانه بقا بود، بالا برد و زندگی کمی بهتر را برای آنها ایجاد کرد. ، در سرزمین های جدید. کسانی که تقریباً هیچ ندارند، برای چند وعده، که اغلب عملی نمی شوند، حاضرند از سرزمین خود دور شوند.

    تزارها ابتدا و سپس رهبران جنایتکار کمونیست، فقط برای جمعیت، یا بهتر است بگوییم، برای جمعیت هایی که خودشان متحد شده بودند، به شکلی مصنوعی و با اهداف روشن تسخیر و تسلط بیشتر، مشکل ایجاد کردند.

    همیشه برای افراد معمولی که فکر می کنند همه چیز را می دانند (تظاهر به اطلاع و تظاهر به صادق بودن) همه چیز را بهتر توضیح می دهیم. همچنین برای کسانی که دارای یا دارای منافع اقتصادی روشن (که توسط قدرت های مختلف سیاسی، مالی و اقتصادی پرداخت می شود)، انگیزه های سیاسی (برای تسخیر برخی از ذهن های بیمار که مادران خود را می فروشند)، ناامیدی (کسانی که چیزی از زندگی به دست نیاورده اند، به ویژه به دلیل وجود دارد. از ناتوانی خود باید مقصری پیدا کنند، نفرت از غرب (بهتر است از کسانی متنفر باشیم که اگر منفور هستند واکنش نشان نمی‌دهند تا نفرت از قدرتمندان)، باید افکار احمقانه را در سر مردم در مشکل بیندازند (فقط بخشی را بگویم). از حقایق، آنچه برای اهداف خود مفید است، کنار گذاشتن قسمت های ناراحت کننده)، ایجاد نفرت اجتماعی (خشم مردم ناامید ساده است، فقط آنها را مجبور کنید بدترین دروغ ها را کنار بگذارند، و دیگران را سرزنش کنند)، و اغلب با جهل کامل متحد می شوند. (اغلب کسانی که معتقدند یک روشنفکر تا حد زیادی سیاسی شده است و واقعیت را نمی شناسد و با دید باز به تاریخ نگاه نمی کند)، ما، باز هم توضیح می دهیم، تبعیدها، تقریباً همیشه ایجاد هرج و مرج، ناآرامی، شورش می کنند. و خشونت، حملات تروریستی، اشغال‌ها، زخمی‌ها، مرگ و دردها، نه تنها در جمعیت‌هایی که مورد نفرت بسیاری قرار گرفته‌اند، بلکه در خانواده‌های روس‌های تبعید شده نیز که از گرسنگی و رنج در سرزمین‌های خود به خشونت کشیده‌اند، و در نواحی جغرافیایی جدیدی که مجبور به زندگی در آن بودند تا سر حد مرگ. با مارپیچ معمول نفرت و انتقام، که همه اعمال خشونت آمیز را تغذیه می کند، افراد حقیر را ثروتمند می کند، مردم بی گناه را رنج می برد.

    ما همه اینها را می نویسیم، حتی چند بار، تا نشان دهیم، و حتی برای بازنده ها روشن کنیم که آنها می نویسند، صحبت می کنند، یا فیلم هایی می سازند که در برخی موارد از ترس طرف شر هستند. خود شر، در موارد دیگر، همراه با یک شستشوی مغزی واقعی و درست، توسط افرادی که تظاهر به باهوشی می کنند، اما امید (انتقام اجتماعی) را در افرادی ایجاد می کنند که نمی توانند «با سر خود فکر کنند»، حتی اگر مغرور باشند. خودشان در حال انجام آن هستند. افراد ضعیف فقط با سر دیگران فکر می کنند و معتقدند که با سر خود استدلال می کنند.

    با پایان تزارها، تبعیدها افزایش یافت، با ورود یکی از نادرست ترین، نفرت انگیزترین و ناعادلانه ترین ایدئولوژی ها، که باعث ایجاد رنج، خشونت، درد، زخمی ها و بالاتر از همه مرگ ها در تاریخ بشریت، کمونیسم شد. دولت گرایی افراطی شهروندان روسیه ابتدا تزارها را داشتند که همراه با اشراف خود از تمام ثروت متعلق به مردم استثمار کردند، سپس کمونیست ها که امید (برای بسیاری از بی سوادان) و امکان عدالت اجتماعی بودند (هرگز در آن قرار نگرفتند). در عمل، رهبران حزب مورد احترام، ثروتمند، قدرتمند، مطمئناً نه به اندازه مردم بودند)، اما آنها ثروت روسیه را به اعضای حزب و تعدادی افراد مورد علاقه بخشیدند، که تقریباً همیشه بیشتر از آنهایی که آسیب و بی عدالتی می کردند. سلطنت را به وجود آورد. کمونیسم یک کشور کشاورزی را به یک کشور صنعتی کاذب تبدیل کرد (با ماشین آلات قدیمی) و کشاورزی را نابود کرد که ابتدا توسط کمونیسم توسط چند نجیب تحصیلکرده و اغلب توسط بسیاری از خانواده ها مورد استثمار قرار گرفت. برای قرن‌ها تاریخ، آن را در دست، با کمونیسم، به مردمی بدون مطالعه، بدون هیچ کیفیتی جز تعلق به حزب واحد بدهد.

    با پایان یافتن رژیم شکست خورده کمونیستی، دیکتاتوری و الیگارشی برای روس‌ها فرا رسید که تمام ثروت روسیه را در دستان چند الیگارشی قرار داد که با دقت توسط پوتین انتخاب شده بودند. معدود افرادی (الیگارشی) هستند که بدون هیچ شایستگی و بدون هیچ شایستگی، تمام ثروتی را که باید متعلق به یک ملت باشد و توسط آن استثمار شود، مدیریت کنند.

    بنابراین، به طور خلاصه، ثروت جمعیت روسیه، از بسیاری از افراد نجیب، و دارای فرهنگ، و مطالعه (همچنین به این دلیل که فقط ثروتمندان در آن زمان می توانستند تحصیل کنند)، به چند رهبر کمونیست، بدون مطالعه، ایدئولوژیک شده است. و قابل دستکاری، که به عنوان زیردستان، افرادی با مطالعات کمتر (با شستشوی مغزی ایدئولوژیک، در مدارس حزبی، که آموزش و فرهنگ نیست، بلکه فقط تبلیغ است) و توسط رهبران تنها حزب، دستکاری و کنترل شده بودند. زیرا کمونیسم اجازه مخالفت را نمی دهد). رهبران حزب کمونیست نمی توانستند اجازه دهند افراد باهوش، یا توانمند از لحاظ سیاسی، یا حتی تحصیلکرده یا غیر ایدئولوژیک نقش مهمی داشته باشند تا ریسک نکنند که نتایج مثبتی به دست آورند و در نتیجه برای این که نشوند. پیشی گرفته، در سلسله مراتب. حزب. به محض اینکه این اتفاق افتاد، با رئیس جمهور گورباچف، رژیم کمونیستی در روسیه و در سراسر اتحاد جماهیر شوروی برای همیشه پایان یافت.

    چگونه این کار را انجام دهیم، حتی برای مردم روسیه که در هر بخش از تاریخ معاصر، همیشه از یک رژیم، استثمارگر، ناعادلانه، به رژیمی دیگر و همیشه بدتر از رژیم قبلی، عبور کرده اند، دلسوزی و همبستگی صمیمانه نداشته باشیم. . ثروت آنها هرگز به آنها تعلق نداشت، بلکه متعلق به بسیاری از اشراف، برخی از رهبران حزب و در نهایت تعداد بسیار کمی از الیگارش های پوتین بود که بدون داشتن هیچ صلاحیت، هیچ شایستگی و هیچ حقی برای سوء استفاده از لذت شما، به عنوان یک شخصیت برجسته در آنجا قرار گرفتند. ثروت مردم روسیه

    بنابراین، پوتین از راه رسید (پس از داستان کوتاه رئیس جمهور "انتقالی" بوریس نیکولایویچ یلتسین، که شاید در مقاله دیگری به آن خواهیم پرداخت).

    رئیس‌جمهور کنونی روسیه مظهر کمونیست سرخورده (برای کسی که بسیار دوستش می‌دارد، که بسیاری در غرب نیز او را ناامید کرده‌اند)، اما همچنین فرد ایدئولوژی‌شده، بدون روحیه انتقادی و با فرهنگ و تحصیلات، واقعاً متوسط است که با توجه به نادانی خود، ناتوانی او، ناسیونالیسم ساختگی او، و ضد نازیسم ساختگی اش (که تنها راه بیدار کردن کمونیست های قدیمی بود)، بیش از نیمی از جهان را تهدید می کند.

    با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بسیاری از کشورها به کشورهای مستقل تبدیل شدند، اما آنها خود را با بخش‌هایی از سرزمین‌های "باستانی" خود پر از روس‌ها (که قبلاً تبعید شده بودند) یافتند که از کشور مبدأ خود کمک می‌کردند، نه بی‌علاقه. جمهوری فدرال جدید روسیه)، آنها همیشه خشونت، بی نظمی ایجاد کرده و خواستار استقلال بوده اند. متعاقباً، درخواست برای ادغام، برخلاف تمام قوانین بین المللی، در روسیه.

    ابتدا با همه پرسی ها، که توسط هیچ کس به رسمیت شناخته نشده است، اغلب با تقلب، و انواع خشونت ها، سپس با الحاق نظامی روسیه و کریمه (شبه جزیره ای که ترکیه نیز مدعی آن است، نه مستقیماً)، سپس با همه پرسی های بعدی و خشونت. در دونباس، یعنی در مناطق دونتسک، لوهانسک و خارکف.

    در اینجا، افراد متوسط، نادان، ناامید، ناتوان از استدلال منطقی، بخشی از تاریخ خود را شروع می کنند، همیشه از کریمه و از سال 2014 به بعد. بیش از هر چیز به لطف شستشوی مکرر مغزی و نفرتی که سودجویان همیشگی از زودباوری مردمی نسبت به آنها برانگیختند، همه چیز با حملات متقابل از سال 2014 شروع شد. که به گفته آنها، قطعاً نه بر اساس اسناد ، اوکراینی ها "روس ها را نابود می کردند". آنچه درست نیست، مردگان برابر هستند، طبق همه اسناد، به اتفاق آرا به رسمیت شناخته شده است. این نشان می دهد که افراد ایدئولوژیک که در بیشتر عمر خود به آرمان سیاسی مانند کمونیسم (که تخمین زده می شود در تاریخ غم انگیز خود باعث مرگ حدود 95 میلیون نفر شده است) اعتقاد داشته اند، "از بیرون زیبا و درون پوسیده هستند." "، آنها به سختی تشخیص می دهند که اشتباه کرده اند. سپس، کسانی که از نظر سیاسی تشویق می کنند، مانند ورزش تشویق می کنند، حتی اگر تاریخ آن را محکوم کند، سیاستی که شما آنقدر دوست دارید، به سختی، اعتراف می کنند که در بیشتر عمر خود در سمت اشتباه تاریخ بوده اند. اما ما در مورد کمونیسم، نازیسم، فاشیسم، در مقالاتی که به این فجایع واقعی برای بشریت اختصاص دارد، صحبت خواهیم کرد.

    خشونت، از سال 2014 به بعد، متقابل بود و قربانیانی تقریباً برابر در اقلیت‌های روسی، اوکراینی، تاتار و سایر اقلیت‌ها داشت. بنابراین، هیچ برنده، بازنده، یا جمعیت بهتر یا بدتر وجود ندارد. همه آنها تحلیل شده اند و شاید در آینده مقاله ای به این خشونت ها اختصاص دهیم. ما خلاصه می کنیم که روس ها اغلب ابتدا حمله کردند و اوکراینی ها از حاکمیت و تمامیت ارضی خود دفاع کردند. متأسفانه، همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، با خشونت های متقابل فراوان، برای سال ها، تقریباً هیچ کس، در کشورهای دیگر، درخواست توضیح یا جستجوی راه حل های مسالمت آمیز داشته باشد.

    یک راه حل می توانست تضمین یک خودمختاری محلی عادلانه و واقعی باشد، همانطور که در قوانین ما پیش بینی شده است، برای سیاست بین الملل، تضمین تمامیت ارضی و حاکمیت هر کشور و در عین حال احترام به همه جمعیت ها و حقوق اقلیت ها.

    اما بیایید مثالی بزنیم که ایده ای از آنچه اتفاق افتاده است را ارائه می دهد.

    شما صاحب یک خانه با چندین اتاق هستید و خانواده اوکراینی هستید، به شما گفته می شود که به یک خانه بزرگتر بپیوندید، یک خانه بزرگ (اتحاد جماهیر شوروی) بسازید، همراه با همه همسایگان خود، از جمله آنهایی که به آنها روسیه می گویند. خانواده ای پرجمعیت و خانه ای بسیار بزرگتر از خانه شما. بپذیرید، یک خانه بسیار بزرگ (اتحادیه جماهیر شوروی) ایجاد کنید، و به مرور زمان، همسایگان شما می‌گویند که می‌خواهند از برخی از اتاق‌های شما استفاده کنند، که در آن شما، برخی از اعضای خانواده‌تان که در آنجا زندگی می‌کنند، مبلمان شما و بسیاری از اتاق‌های شما در آنجا هستند. گنجینه ها آنها به شما می گویند که در همان اتاق ها به شما کمک خواهند کرد تا با خانواده خود از آنها بهره برداری کنید. قبول کنید، زیرا شما دو خانواده متحد شده اید که بسیاری از اقوام شما با همسایگان خود خانواده ایجاد کرده اند. در مقطعی تصمیم گرفته می شود که دیگر با هم متحد نباشند و هر خانواده ای به طور مستقل نیازهای خود را تامین کند. شما، خانواده اوکراینی، که سلاح‌های دفاعی دارید که می‌تواند امنیت را تضمین کند، تصمیم می‌گیرید تسلیم شوید، سلاح‌ها را در خانه نگه دارید، با ضمانت محافظت همیشه توسط همسایگان خود، خانواده روسیه. همه قوی ترین سلاح های خود را با ضمانت دفاع، با ضمانت حتی همسایگان خود، انگلستان، اروپا و ایالات متحده، به آنها بدهید. پس از مدتی، برای اینکه ببینند خانواده روسیه با زور و خشونت زیاد اتاق های زیادی را در خانه خانواده چچنی گرفته اند و بستگان خود را در راس خانواده قرار داده اند. سپس، خانواده روسیه یک چهارم خانه را از گرجستان همسایه به زور تصاحب کردند و با خانواده بلاروس همکاری کردند و حتی در خانه اوکراینی شما اتاق گرفتند. در این مرحله، شما شروع به ترس می کنید و می فهمید که اشتباه بزرگی مرتکب شده اید، در دادن قوی ترین سلاح ها، دقیقاً به خطرناک ترین همسایگان خود، که از جمله در برخی از اتاق های شما، قبلاً تعدادی دارند. از بستگانشان. . این اقوام روسی که توسط خانواده روسی خود تحریک شده اند، اتاق های مختلف را ویران می کنند، دیوارها را کثیف می کنند، سفید نمی کنند، تمیزی و نظم را رعایت نمی کنند، همچنین امنیت اقوام اوکراینی شما را که در آنها زندگی می کنند به خطر می اندازند. آنها آنها همچنین به عنوان رئیس کل خانواده شما، یکی از اقوام خود را قرار می دهند و وقتی خانواده شما باعث "سقوط" او می شود، عصبانی می شوند که یک سرپرست خانواده، از خانواده شما قرار دهند. در این مرحله، روس‌هایی که در اتاق‌های شما زندگی می‌کنند (اول اتاق کریمه)، با خشونت تصمیم می‌گیرند که ابتدا خودمختارتر و سپس مستقل شوند و به خانواده بزرگ روسی بپیوندند که دریغ نمی‌کنند و با زور اشغال کنند. اتاق شما، حتی اگر تقریباً همه همسایه ها، بگویند که برداشتن اتاق ها از خانه دیگران درست و قانونی نیست. در این مرحله، شما تصمیم می‌گیرید با خانواده‌های اروپا، بریتانیا و ایالات متحده برای دریافت کمک بپیوندید، زیرا خانواده روسی به قول خود (دفاع از شما و تضمین تمامیت ارضی و شما) عمل نکرده‌اند. حاکمیت).، و با حمله به شما از گرفتن یکی از اتاق های شما دریغ نکرد. به محض اینکه خانواده روسیه، متوجه شد، به شما حمله کردند و دلیل آن این بود که آنها خانواده های آزاد و تا حدی دموکراتیک (ناتو، اروپا) را به عنوان متحد همسایگان خود نمی خواهند. بنابراین، شما را بمباران می‌کند، به بستگانتان تجاوز می‌کند، شما را می‌کشد، و به شما صدمه می‌زند، و بسیاری از بستگانتان را مجبور می‌کند تا از خانه‌تان فرار کنند، سعی می‌کنند از مرگ و خشونت فرار کنند. روسیه 2 یا 3 اتاق دیگر را با خشونتی بی سابقه علیه بستگان شما می برد. همسایگان اروپا، انگلستان و آمریکا که به همراه خانواده روسی امنیت شما را تضمین کرده بودند، در برابر اشغال اولین اتاق شما (کریمه) ضعیف بودند، این بار به شما کمک می کنند. ، برای دفاع از حاکمیت و یکپارچگی خانه شکننده خود. پس با خطر منفجر کردن کل محله و کل محله. با تهدید هسته ای، توسط برخی از نزدیکان، خانواده روسیه.

    اینجا، اگر شما بودید، خانواده اوکراینی، با خانه ای نیمه ویران، با بسیاری از اقوام شما کشته، تجاوز، زخمی، ترسیده و فرار از خانه، تا خطر مرگ را نداشته باشند، چه فکر می کنید، از مردم بی دل. ، که به میدان می روند، نه برای فریاد صلح، بلکه برای اعتراض به کسانی که به شما کمک می کنند، تا از شما دفاع کنند.

    دوستان عزیز، آرامش به سادگی با بی انتها گفتن کلمه حاصل نمی شود، تا زمانی که معنای آن از بین برود. اگر فقط گفتن، یک کلمه یا یک جمله برای درک آن کافی بود و برای تبدیل آنها به واقعیت، گفتن چندین بار، جمله و کلمه کافی بود، همه ما سالم، ثروتمند، شاد، دوست داشتنی بودیم. و فقط از سوی دیگر، زندگی بسیار پیچیده‌تر و اغلب ناعادلانه‌تر است، و همیشه باید با احترام متقابل برای به دست آوردن بهترین چیزها مبارزه کرد و تلاش کرد.

    اگر به دنبال کلمه ای باشیم، برای حل همه مشکلات، تغییر و بهبود جهان، تنها چیزی که به ذهن می رسد DirectDemocracyS است، زیرا ما همه فعالیت های خود را بر اساس منطق، عقل سلیم و احترام متقابل همه مردم قرار می دهیم. . ما به مطالعه، حقایق، حقیقت، علم، تحقیق، تخصص، همه کارشناسان و گروه‌های متخصصان واقعی خود متکی هستیم. ما علاقه ای به سرمایه انتخاباتی نداریم، ما علاقه ای به قانع کردن کسی نداریم، ما به رضایت بخشی از رأی دهندگان که به راحتی تسخیر و دستکاری می شوند، علاقه نداریم. ما علاقه مندیم که حقیقت را بگوییم، که حقیقت ما نیست، زیرا فقط برای احمق ها، حقیقت این طرف یا آن طرف است. حقیقت یکی است، در هر موضوعی، و تاریخ ( ترسیم آموزه های صحیح)، باید در 360 درجه مطالعه شود، نه تنها در قسمت هایی که مناسب ماست. بنابراین، حتی اگر به روشی صحبت کنیم که همیشه مورد قدردانی همه قرار نگیرد، هیچ فرد عاقلی هرگز مقاله ما را انکار نخواهد کرد، به این واقعیت ساده که ما نمی ترسیم، حقیقت را بنویسیم، و به خطر می اندازیم که کسی را که از ما انتظار دارد عصبانی کنیم. چیزای دیگه بنویس مستقیم بودن، گفتن چیزهایی به چهره، با صداقت و وفاداری نسبت به حقیقت، در ابتدا باعث از دست دادن ما، بسیاری از رای دهندگان و حمایت های بسیار می شود. اما ما مازوخیست نیستیم، ما به خوبی می دانیم که برای تغییر و بهبود جهان، رضایت 99٪ مردم زمین، افراد خوب، لازم است، باید صادقانه و وفادار بجنگند. اما با شجاعت و به طور قاطع، 1% از جمعیت شیطانی و قدرتمند زمین. برای ما آسان تر است که با قدرتمندان باشیم، برای خود مقداری "خرده" از قدرت و ثروت آنها به دست آوریم، اما ما به کل "تکه نان" علاقه مندیم، آن را با کل جمعیت در سراسر جهان تقسیم کنیم. ، همچنین بر اساس شایسته سالاری. با عرض پوزش برای طغیان، اما این بخشی از شیوه بیان ماست و ما مطمئن هستیم که در مدت زمان بسیار کوتاهی، به عنوان اعتماد و به لطف کار ما، همه به ما خواهند پیوست. با گذشت زمان، روش ما، "تاکتیک" ما پاداش تلاش ما را خواهد داد، قطعاً به ما ثروتی نمی دهد، اما اگر وجود داشته باشد، آن را بر اساس شایستگی های فردی و گروهی با هرکسی که به ما ملحق شود تقسیم می کنیم.

    توضیح مواضع ما امیدواریم به اندازه کافی روشن باشد در مورد تراژدی بی رحمانه حمله روسیه به اوکراین، که بسیاری از مردم را تحت تأثیر قرار می دهد، که واقعاً رنج می برند، و نمی توانند در خیابان ها برای تظاهرات صلح بایستند، تا خطری نداشته باشند، زیر بمب ها بمیرند. در طرف اوکراین و از ترس کشته شدن، زندانی شدن یا ضرب و شتم شدن در طرف روسیه، اگر علیه پوتین شورش کنند.

    برای ما غربی های نیمه آزاد و تا حدی دموکراتیک، شکایت از قیمت برق، قیمت گاز و سوخت آسان است که همه آنها با هم انجام می دهند و قیمت تمام مواد غذایی و مایحتاج اولیه را بالا می برند. فقیر ساختن همه، مخصوصاً کسانی که در مشکل هستند. بسیاری می گویند: اگر اوکراینی ها تسلیم می شدند، پس از چند روز، همه چیز تمام می شد (تا حدی می تواند درست باشد). اما هر کس این چیزها را بگوید یا بنویسد، علاوه بر خودخواهی، افرادی که این گونه فکر می کنند، عمیقاً ناعادل هستند و تاریخ آن را رد کرده است. اگر همه کشورهای جهان با هم قیام می کردند و فوراً (کمک به کشور مورد حمله) به صورت متحد و شجاعانه علیه هیتلر و آلمان او که در سپتامبر 1939 به لهستان حمله کرد می جنگیدند. از جنگ جهانی دوم جلوگیری کرده اند . اما سیاستمداران کشورهای دیگر خودخواه و بی انصاف بودند، گفتند: فقط لهستان است، مشکلی نیست. پس از آن، بسیاری از کشورهای دیگر به دنبال آن، و هیچ کس دیگر نمی تواند مارپیچ خشونت را متوقف کند (اگر نه دخالت ایالات متحده، که همچنین به اتحاد جماهیر شوروی اجازه مقاومت و ضدحمله را داد). حتی در حال حاضر، برای بسیاری از احمق ها: این فقط اوکراین است، مشکل ما نیست. اما اگر ما به آنها کمک نکرده بودیم، مولداوی (با ترانس نیستریا، یکی دیگر از مناطق تحت محاصره روسیه) و سپس بسیاری از کشورهای دیگر، به سرعت دنبال می شد. به کسانی که مانند همه ما از جنگ اتمی می ترسند، اما به همه یادآوری می کنیم که بر اساس این منطق، از ترس، روسیه، ایالات متحده و قدرت های مختلف اتمی این فرصت را خواهند داشت تا آنچه را که می خواهند انجام دهند. جهان با هر کشوری از تهدید اتمی استفاده می کند؟ دنیای ترسوها بدتر از دنیای بیچاره هاست. فقرا همیشه می توانند مشغول شوند و برای ثروتمند شدن تلاش کنند. ترسو بدون توجه به آنچه در زندگی انجام می دهد همیشه بدنام می ماند.

    دیگران خودخواه، که می گویند ارسال سلاح به اوکراین، برای دفاع از خود، هزینه ای دارد، میلیاردها دلار، و استدلال می کنند که مایل به تامین مالی اقدامات جنگی با مالیات خود نیستند. ما به صراحت پاسخ می دهیم که آنها نه تنها خودخواه، بلکه احمق نیز هستند. اگر به فرار مالیاتی نگاه کنیم، در کل جهان، حداقل از 10000 میلیارد دلار در سال صحبت می کنیم که همراه با جنایات سازمان یافته جهان، ما از حداقل 1000 میلیارد دلار دیگر در سال صحبت می کنیم، اما شاید خیلی بیشتر. بسیاری دیگر از پول های عمومی، پول برای اسلحه، برای دفاع از جمعیت اوکراین، حداقل هزینه هستند. اما از این خودخواه، حریص و ترسو، ما فقط یک سوال می‌پرسیم: اگر کشور شما جای اوکراین رنج‌دیده قرار بگیرد، آیا اجازه می‌دهید آنها، خانواده‌هایتان را بکشند، به بچه‌هایتان، همسرانتان، خواهرانتان تجاوز کنند. ، مادران شما که بسیاری از اقوام، دوستان و آشنایان شما را زخمی کردند، کشور شما را ویران کردند و بسیاری از مردم را مجبور به فرار از خانه های خود کردند تا نمردند، آیا فقط تماشا می کنید؟ آیا دوست دارید در کشوری زندگی کنید، بدون غذا، آب، برق، گرمایش، بدون سرویس بهداشتی، بدون وسیله نقلیه برای فرار، بدون دارو و بدون مراقبت پزشکی، جایی که هر روز بمب از آسمان می بارد؟ سعی کنید اوکراینی های شجاع را فقط برای یک روز در موقعیتی قرار دهید که در آن قرار دارند و متوجه خواهید شد. در اینجا، حالا حساب کنید، آنها ماه هاست که در این شرایط زندگی می کنند، و هنوز نورهای زیادی از آرامش واقعی وجود ندارد. آیا دوست دارید خانه‌ها، کارخانه‌هایتان، شغل‌تان و تمام ثروتتان را به خاطر بمب‌ها از دست بدهید؟ آیا دوست دارید ساعت‌ها یا روزها در پناهگاه‌های شلوغ، بدون غذا، آب، توالت، با ترس دائمی از ترک این مکان‌ها کامل یا زنده زندگی کنید؟ آیا دوست دارید که دیگران خانه شما را اشغال کنند و به شما فرمان دهند، بدون اینکه حتی به شما حق اعتراض بدهند و تمام آزادی و تمام حاکمیت را از شما بگیرند؟ آیا دوست دارید کشور زیبای خود را به تلی از آوار تبدیل کنید؟ آیا دوست دارید توسط همسایگان و کسانی که تضمین کرده بودند از شما محافظت کنند و تمامیت ارضی، حاکمیت و آزادی شما را تضمین کنند به شما خیانت کنند؟ آیا دوست دارید کشورهای دیگر روی برگردانند و اجازه دهند به شما حمله شود، کشته شوید، زخمی شوید، مورد تجاوز جنسی قرار بگیرید و بترسید؟ و چه احساسی خواهید داشت اگر برخی به شما بگویند: تسلیم شوید، آنها قوی تر هستند و ما به شما کمک نمی کنیم، ما مشکلات بزرگ خود را داریم. مشکلات بزرگ ما، حتی راه‌حل‌های ساده‌ای دارند و در مقایسه با مشکلات بزرگ آنها، مشکلات کوچکی هستند.

    در اینجا، اگر تفاوت بین خوب و بد، درست یا نادرست را نمی بینید یا متوجه نمی شوید، قبل از ادامه خواندن این مقاله، به سطرهای اول این مقاله برگردید، آنها را دوباره بخوانید و خجالت بکش . .

    بسیاری ما را متهم می‌کنند که اگرچه فعالیت‌های نظامی در اوکراین در جریان است، اما هیچ اعلان رسمی جنگ وجود ندارد، ما آن را تهاجم ظالمانه یک قلدر، دیکتاتور، جنایتکار و حتی دروغگو پوتین علیه کشوری می‌دانیم. حاکمیتی که روسیه باید از آن دفاع می‌کرد. ، بر اساس معاهدات بین المللی روشن. در ازای کناره گیری، زرادخانه هسته ای آن، از طریق معاهدات امضا شده، به عنوان تضمین، همچنین توسط ایالات متحده و بریتانیا.

    بگذارید درس این باشد: هرگز از زرادخانه هسته ای خود دست نکشید؟ یا هرگز به روس ها اعتماد کرده اید؟ یا هرگز به مداخله غرب اعتماد نکنید؟ به گفته کارشناسان ما، ادعاهای قبلی درست نیست.

    ما به وضوح می گوییم: همه سلاح های هسته ای، همه کشورها، همه باید برای توسعه سیاره ما به انرژی تبدیل شوند. اما برای آن، ما باید در همه کشورهایی که سلاح هسته‌ای وجود دارد و در بسیاری از کشورهای دیگر در انتخابات پیروز شویم. برای جلوگیری از آنهایی که صاحب آنها هستند قادر به باج گیری از جهان و تهدید استفاده از آنها باشند. ایالات متحده مقدس نیست، زیرا آنها از آنها در تاریخ استفاده کرده اند، برای انجام حملات هسته ای (به جمعیت بی دفاع)، و در مورد نیاز واقعی به نابودی 2 شهر ژاپن، ما شک داریم (و ما مخالفیم) اقدامات مشابه، جنایات جنگی واقعی، هر کسی که مرتکب آنها شود). آنها می گویند که می خواستند جنگ را متوقف کنند و از مرگ و میر بیشتر جلوگیری کنند. با این حال، ایجاد یک فاجعه، و صفحه سیاه، از تاریخ خود، و برای تمام بشریت. توضیح آنها ما را قانع نمی کند، این است، ببخشید مقایسه، مانند خماری، نوشیدن روز بعد، الکل دیگر است. اما ما در مورد این جنایات و سایر جنایات که توسط همه مرتکب شده اند، در مقالات بعدی خود صحبت خواهیم کرد.

    در حال حاضر به شما یادآوری می کنیم که هر فرد عادی و دارای انسانیت باید از اوکراین در فتح مجدد سرزمین های خود و روسیه حمایت کند تا برای همیشه از شر ظالمان، دیکتاتورها، در این مورد پوتین و الیگارش های او و جانشینان احتمالی خلاص شود. . صلح با روی آوردن به طرف مقابل به دست نمی آید، بلکه با فداکاری برای کمک به کسانی که از خود دفاع می کنند، هر که هستند، به دست می آید. از طریق همبستگی بین‌المللی به هر کسی که مورد حمله قرار می‌گیرد اجازه می‌دهیم از سرزمین خود، در برابر متجاوز، هر که باشد، دفاع کند.

    پوتین از نظر سیاسی به پایان رسیده است و دیر یا زود مردم مغرور روسیه صدای او را دوباره به گوش خواهند رساند. اما نه با دادن ثروت خود به غرب، بلکه با استثمار آنها به نفع همه شهروندانش. به همین دلیل ما از همه می خواهیم که DirectDemocracyS را که به لطف قوانین خود در زمینه آزادی، دموکراسی و مالکیت، با تمام خودمختاری های اساسی و عادلانه محلی، به کسانی که در یک قلمرو خاص زندگی و کار می کنند، ارباب و مالک باشند، بشناسانند. ، به روشی مشترک، از همه ثروت.

    این تنها با پیروی از تمام قوانین بین المللی انجام می شود، که برای همه طرفداران همه پرسی: خودمختاری و استقلال، برای جلوگیری از درگیری ها و خشونت انجام شد. در واقع، هر رفراندوم قبل از هر چیز باید توسط دولت یا کشوری که قلمرو در آن واقع شده است، مجاز و به رسمیت شناخته شود، که نیاز به خودمختاری یا استقلال دارد. قوانین بین المللی به گونه ای طراحی شده بود که به مستعمرات سابق اجازه دهد تا بتوانند به شیوه ای مسالمت آمیز درخواست استقلال کنند. اما در صورت عدم تحقق، با توافق کشوری که منطقه جغرافیایی در آن واقع شده و مستلزم استقلال یا خودمختاری است، به رسمیت شناخته نمی شوند. علاوه بر این، برای انتقال از یک کشور به کشور دیگر، در یک منطقه جغرافیایی خاص، به توافقی از طرف هر دو کشور (و همه طرف‌های ذینفع) نیاز است و صرف همه‌پرسی و پذیرش کشور کافی نیست. می خواهند دوباره متحد شوند ساده تر، اگر خانواده ما تصمیم به برگزاری رفراندوم، جدا شدن از کشوری که در آن هستیم، می گرفت، ما همیشه به مجوز و به رسمیت شناختن خود رفراندوم توسط کشورمان نیاز داریم.

    راه‌حل‌های ما عبارتند از: آتش‌بس فوری، خروج فوری ارتش روسیه از تمام خاک اوکراین (از جمله کریمه) و مداخله فوری نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، که مانند همیشه به فاجعه‌هایی کمک می‌کند که ناتوان هستند. برای جلوگیری از هر راهی (همچنین به لطف حق وتوی ناعادلانه کشورهای برنده جنگ جهانی گذشته که فوراً لغو می شود، جنگ دوم مدت هاست به پایان رسیده است، فقط مزایایی برای برندگان).

    از طرف اوکراین، تضمین در تمام مناطق جغرافیایی، با اکثریت روسی، خودمختاری عادلانه، و حمایت از حقوق و وظایف اقلیت ها در سراسر کشور. اکثریت روسیه باید همین کار را با اقلیت هایی در مناطقی که روس ها اکثریت هستند، انجام دهد. همه با احترام به تمامیت ارضی و حاکمیت کل اوکراین (از جمله کریمه).

    لغو فوری تمامی تحریم‌ها علیه روسیه و بازگرداندن دارایی‌ها و حساب‌های جاری مسدود شده روسیه، عدم پرداخت خسارات جنگی.

    پرداخت خسارات جنگ توسط روسیه با کمک همه کشورهای جهان (با مالیات 100% از سود حاصل از تولید و فروش تسلیحات) برای بازسازی کل اوکراین.

    و سایر اقدامات خاص که باید در هر منطقه درگیری یا جنگ در کل سیاره اعمال شود.

    این راه حل ما در مقاطع مختلف، مردگان را زنده نمی کند، مجروحین را التیام نمی بخشد، آسیب های روحی و روانی را التیام نمی بخشد، اما از تداوم یا تمدید درگیری جلوگیری می کند. .

    همه چیز را در چند ساعت می توان انجام داد (به استثنای بازسازی و آشتی سال ها طول می کشد)، اراده سیاسی و فشار از طرف کل جمعیت جهان کافی است.

    به امید اینکه یک بار برای همیشه موقعیت خود و همه اطلاعات را در 360 درجه برای همه روشن کرده باشیم، به شما اطمینان می دهیم که این مقاله، مانند تمام اطلاعات یا قوانین ما، مبتنی بر منطق است. عقل سلیم، در مورد احترام متقابل، همه مردم. هر جمله، تک تک کلمات، توسط گروه‌های مختلف کارشناسان، سیاست بین‌الملل، استراتژی‌های سیاسی، متخصصان نظامی، اقتصاددانان، کارشناسان مالی، تاریخ، فرهنگ، روان‌شناسی و بسیاری از کارشناسان پیشنهاد، تصمیم‌گیری، انتخاب، بحث و رای‌گیری شده است. گروه های دیگری که با کار خود مقاله ای را به شما ارائه می دهند که از کسی حمایت نمی کند و نمی ترسد که حقایق را حتی مستقیماً بگوید. البته قصد ما این نیست که نظر کسی را تغییر دهیم، اما شما نمی‌توانید مناقشه کنید که واقعیت‌ها دقیقاً به قول ما اتفاق افتاده است.

    در مورد برخی چیزها، هیچ روایت یا تفسیر دیگری وجود ندارد، زیرا هر کسی که طرف پوتین است، کسی که مخالفان خود را زندانی می‌کند و اغلب دریغ نمی‌کند، مخالفان خود را به قتل می‌رساند و مردم را در زندان می‌بندد. که کلمه جنگ را به زبان آوردند، اما وزارت دفاع خودشان این روزها اعتراف کردند که این یک جنگ است و صرفاً یک عملیات نظامی خاص نیست. ما به عنوان یک تهاجم بزدلانه ادامه می دهیم، که باید توسط کل جامعه بین المللی و همه مردم، دارای منطق، عقل سلیم و احترام متقابل محکوم شود. خیلی ها آن را دوست دارند، مرد قدرتمندی که مسئول است، دوست دارند تسلیم شوند، و شما مسئول خواهید بود، و سپس می بینند، در کسانی که با ارزش های غرب مبارزه می کنند، که با وجود نقص های فراوان، آزادی های زیادی را می پذیرند، و یک دموکراسی جزئی، که هستند، و آنها همیشه بهتر از: بدون آزادی، و یک دیکتاتوری بی رحم خواهند بود. شناخت خوبی ها، حتی اگر جزئی، از شر کل، یکی از ویژگی هایی است که ما از هر کسی که به ما می پیوندد، می خواهیم.

    حق چاپ © DirectDemocracyS، پروژه ها.

    1
    ×
    Stay Informed

    When you subscribe to the blog, we will send you an e-mail when there are new updates on the site so you wouldn't miss them.

    Damai dengan penyerahan PWS
    ہتھیار ڈالنے کے ساتھ امن PWS
     

    Comments

    No comments made yet. Be the first to submit a comment
    Already Registered? Login Here
    Saturday, 20 April 2024

    Captcha Image

    Donation PayPal in USD

    Blog Welcome Module

    Discuss Welcome

    Donation PayPal in EURO

    For or against the death penalty?

    For or against the death penalty?
    • Votes: 0%
    • Votes: 0%
    • Votes: 0%
    Icon loading polling
    Total Votes:
    First Vote:
    Last Vote:

    Mailing subscription form

    Blog - Categories Module

    Chat Module

    Login Form 2

    Offcanvas menu

    Cron Job Starts